Saturday, May 12, 2012


این روز ها که میگذرد سرعتش آنقدر زیاد است که خسته ام میکند.امروز ها به سرعت جایشان را به فرداهای بی مصرفی میدهند که قولشان را دیروز گرفته بودم.آدم ها مانند موجودات یخ زده و شکست خورده از کنارم به آسانی میگذرند و انگار هیچ کس نمیبیند .

این روز ها خیلی چیز ها فهمیده ام.این روزها خیلی چیز ها گفته ام.این روزها خیلی خیلی به خودم ظلم کرده ام.این روزها که میگذرد عمر من را نیز با خود میبرد.دیروز میخواستم لای چرخ این روز ها چوب بگذارم اما چوبم شکست.این روز ها وعده خیلی چیز ها را به من داده اند.خیلی وعده ها هم الکی بود. من همه را قبول کردم به جز یکی را.قبل تر ها من دلم مثل آیینه صاف و مثل چشمه پاک بود اما این روز ها ...دیگر آن آدم سابق نیستم .خدا را شکر!هنوز دروغ نمیگویم...هنوز زیر و رو نمیکشم...هنوز مال کسی را نخورده ام...هنوز به کسی تهمت نزده ام ...امامیترسم این روز ها که بگذرد همه این پاکی هایم را هم با خودش ببرد!این روز ها دلم هوس کودکی هایم را کرده است.این روزها دلم کسی را میخواهد که دست مرا بگیرد و از زمین بلندم کند..زانوهای خاکیم را بتکاند،زخم دست و پایم را بمالد.این روز ها که میگذرد...مرا هم با خود میبرد. 

1 comment:

  1. خدا را شکر!هنوز دروغ نمیگویم...هنوز زیر و رو نمیکشم...هنوز مال کسی را نخورده ام...هنوز به کسی تهمت نزده ام ...امامیترسم این روز ها که بگذرد همه این پاکی هایم را هم با خودش ببرد!
    agar in khasa'el khoob ro az dast bedi dige boodan ya naboodanet farghi nemikoni. dar haghighat mandanat faghat zarar ast. midoonam sakhteh, ama ta be in marame khoob motaghedi, rooz-ha ro behtar baraye khodet mitooni bekoni.ma dar paeen-tarin noghteh hastim, age ensaniate khodemooono hefz konim, logically dige rahi barayemoon namoondeh magar inke be sooye bala beravim.

    ReplyDelete