Saturday, December 22, 2012


تلخند روز :

آقو ما به دنیا اومدیم انقلاب شد
حرف زدیم جنگ شد
راه رفتیم کودتا شد
رفتیم مدرسه جنگ تموم شد
درس خوندیم هی نظاموی آموزشی عوض شد
رفتیم دانشگاه کنکور ول شد
رفتیم سربازی معافیت آزاد شد
رفتیم سرکار مملکت تحریم شد
خواستیم ازدواج کنیم طلا گرون شد
گفتیم بریم خارج پاسپورتمون دی پرت شد
الانم اینترپل دنبالمونه هه هه هه هه یعنی له لهماااا
با این شرایط که پیش میره آقو فکر کنم مشکل از ما باشه اگه بمیریم شاید دنیا بهشت شد هه هه هه هه هه


Wednesday, December 19, 2012



سلام اي لوند دير آشناي دوران

اي دخترک باز مانده قرون و اعصار

اي بهانه بيداري فرهنگ ايران

شبمان گرچه سیاه و شوم و دراز

باتو بيداریم تا صبح سپید ایران. . .


یلداتون مبارک ...



Sunday, December 16, 2012


فرق ما با اونا...

فرق ادعا با واقعیت...

فرق انسانیت با تظاهر به انسان بودن...

دو واکنش به دو فاجعه دردناک در دو سوی دنیا...

یکی با اشک و کوهی از اندوه دیگری با لبخند و تمسخر...

قضاوت با شما...




به احترام شجاعت و از خودگذشتگی اش کلاه از سر بر می دارم

این ویکی سوتو است...معلم کلاس اول مدرسه ابتدایی سندی هوک امریکا که مورد حمله قرار گرفت...او بعد از شنیدن صدای تیراندازی بدون هیچ درنگی دانش آموان کلاس خود را داخل کمدهای تعبیه شده در 

کلاس جای داد.. و به تیر انداز گفت که آنها در سالن ورزش هستند...

او کشته شد ولی هیچ آسیبی به دانش آموزان کلاس او وارد نشد...

او یک قهرمان واقعی است...و قهرمانانه جان خودش را فدای دانش آموزان خردسال کلاسش کرد...


روحش شاد یادش گرامی



Monday, December 10, 2012


اي قوم به حج رفته، كجاييد كجاييد؟

معشوق همين جاست، بياييد بياييد

معشوق تو همسايه و ديوار به ديوار

در باديه سرگشته شما در چه هواييد؟

سیران یگانه یکی از سی دختر دانش آموزی که دچار حادثه آتش سوزی شده بود با 45% سوختگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و حال سه دختر دانش آموز دیگر وخیم گزارش شده است .

این در حالی است که وزیر بی لیاقت آموزش و پرورش در طی نطقی از مساعد بودن حال دانش آموزان حادثه دیده خبر داده بود و اعلام کرده بود که به زودی همه آنها وارد اجتماع خواهند شد.!

کمی آنطرف تر احمد خاتمی یکی از امامان جمعه تهران از رعایت نکردن حجاب دختران حادثه دیده بر روی تخت بیمارستان شکایت کرده بود و فریاد وا مصیبتا و وا اسلاما سر داده بود.!

و این طرف من و شماییم که غمگین و محزون شاهد از دست دادن گلی دیگر از گلهای وطنیم...
هنوز عزادار هموطنان آذری و بیرجندی که در زلزله از دست دادیم هستیم و همچنان استرس اسکانشون قبل از سرمای زمستانی را با خود یدک میکشیم...

هنوز هم فکر سیل زدگان بهشهر و چالوس خیالمان را آسوده نکرده...

هنوز داغ دختران بروجنی فرستاده شده به سفر راهیان نور بر دلهامان سنگینی میکند...

و در پشت همه اینها حکومتی بی لیاقت و حاکمانی بی کفایت که غم و غصه شان نه غم ملت بلکه ماندن به هر قیمتی برای تاراج بیشتر ایران است و کفتارگونه از دریدن و کشتن و بستن هیچ ابایی ندارد ...

و بالای سر خدایی که در همین نزدیکی ما را از یاد برده...

غمگینم به مانند مرغی بینوا اسیر در قفس..قفسی به بزرگی ایرانم...


Thursday, December 6, 2012



تلخند روز :

فوق لیسانس بود ولی همان كار را دوست داشت...
معدل فوق لیسانسش 18 بود ولی همان دكه ابمیوه فروشی را دوست داشت...مطمِئن بود كه باهوش و با استعداد است ولی همان دكه ابمیوه فروشی كنار ایستگاه تاكسی را دوست داشت،
چون بزرگترین علاقه اش 
این بود كه وقتی راننده های خط فریاد میزدند:

آزادی... آزادی

او هم فریاد بزند:

زرشك... زرشك




از هزاران میلیارد موشک های صادراتیتان به سوریه و لبنان و فلسطین... که نه
از 70000 میلیارد وام های بی بازگشتتان که اصلا
از 3000 میلیارد دزدی هایتان که هیچ
از 1500 میلیارد هزینه ی مراسم هایتان هم که نعوذ با..
از مالیات محصولات خود این ها هم یک بخار
ی گازی سهم این کودکان معصوم نبود ؟؟؟!!!

اشک بریز پرستار...
اشک بریز که این قوم را خواب برده است
اشک بریز...


Wednesday, December 5, 2012


16 آذر روز دانشجو گرامیباد

از مقاطع مهم جنبش دانشجویی، تهاجم به دانشگاه تهران در روز دوشنبه 16 آذر 1332 و كشته شدن سه دانشجوی دانشكدة فنی به نام‌های (مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت رضوی) می‌باشد. كه نقطة عطفی در تاریخ فعالیت‌های 
سیاسی دانشجویان علیه استبداد می‌باشد.

پس از كودتای 28مرداد و سقوط دولت دكتر مصدق ...و جایگزینی دولت کودتا به نخست وزیری زاهدی حکومت دست به سركوبی فعالیت‌های سیاسی جامعه پرداخت ... نیروهای ملی با تشكیل «نهضت مقاومت ملی» كه یك روز پس از كودتا صورت گرفت، سعی در شكستن فضای اختناق كردند. در این میان دانشجویان به عنوان بازوی اجرایی نهضت، عمل می‌كردند.

پس از بازگشایی دانشگاه در مهرماه 1332 كه همزمان با شروع دادگاه فرمایشی دكتر مصدق، شایگان و مهندس احمد رضوی بود، جنب و جوش زیادی در میان دانشجویان برای فعالیت‌های سیاسی پدید آمد. نخستین حركت عملی در این زمینه تظاهرات 16 آذر 1332 به نشانه اعتراض به محاكمه این سه تن بود.

«صبح شانزده آذر هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده وقوع حادثه‌ای را پیش بینی می‌كردند.

سربازان به دانشكده‌ها حمله كردند و بدین ترتیب سه تن از دانشجویان به نام‌های (مهدی شریعت رضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا) به شهادت رسیدند و 27 نفر دیگر دستگیر و عده زیادی مجروح شدند».

با انتشار خبر واقعه 16آذر و كشته و مجروح شدن دانشجویان، بسیاری از دانشگاه‌های اروپا و آمریكا، با دانشگاه تهران ابراز همدردی كردند. و دانشجویان به عنوان اعتراض به جنایت‌های دولت كودتا، مدت 15 روز از شركت در كلاس‌های درس خود داری نمودند.


یاد و خاطره همه یاران دبستانی شهید و در بند کنونی گرامیباد





به لطف دولت خدمتگذار ...مدعی مدیریت جهانی ...حامی حماس و حزب الله...سازنده شهاب و فجر5...شکارچی پهباد و دسیسه های دژمنان انقلاب...بانی تقلب و اختلاص و رانت...آورنده پول نفت سر سفره مردم

یک کلاس درس مدرسه روستایی ˈ شین آبادˈ پیرانشهر دچار آ

تش سوزی شد
یک کلاس درس مدرسه روستایی ˈ شین آباد ˈ از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر سحرگاه روز چهارشنبه دچار آتش سوزی شد و تعدادی از دانش آموزان این کلاس دچار سوختگی شده اند.

به گزارش ایرنا به نقل از شاهدان عینی ، این حادثه بر اثر آتش گرفتن بخاری کلاس روی داد و تعدادی از دانش آموزان دچار سوختگی شده اند.




(عکس مربوط به حادثه مدرسه درودزن است)



Saturday, November 24, 2012

روزی منم برای عاشورا اشک میریختم
ولی
ولی خرابش کردند آنانکه ذاتشان خراب بود
از عاشورای هشتاد و هشت تا الان دیگر من عاشورا و کربلای 1400 سال پیش ندارم...
عاشورای من آن روزها بود و کربلای من خاک وطنم
هنوز هم میگریم ولی برای دردهای ایرانم که به چشم دی
ده ام نه برای داستانی که فقط شنیده ام
ای مومن مذهبی مرا قضاوت نکن وقتی دستان خودت آلودۀ خون است
از هشتاد و هشت تا امروز من برای کشته های ایران سینه میزنم
پس تویی که حتی به اعتقاد خودت بی اعتقادی لطفا به اعتقادات من توهین نکن

از سال ۱۹۸۱، ۲۵ نوامبر هر سال ( پنجم آذر) به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان برگزیده شده است. این روز برای یادآوری عزم همگانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان انتخاب شده است. شورای عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز ر
ا به عنوان روزی جهانی تصویب کرد.

این تاریخ به خاطر قتل وحشیانه خواهران میرابال، فعالان سیاسی اهل جمهوری دومینیکن انتخاب شده است.


خشونت علیه زنان بر اساس تعریف سازمان ملل متحد به هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی یا بدنی، جنسی یا روانی زنان بشود، گفته می شود و حتی وادار کردن به خشونت، تهدید و ارعاب، سلب آزادی های فردی با استفاده از زور چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی اجتماعی هم در زمره خشونت علیه زنان قرار می گیرند. این نوع خشونت بیشتر توسط افراد غیر همجنس یعنی مردان در خانواده، اجتماع و عوامل حکومت مرد سالار اعمال می شود.

زندگی عاری از خشونت جزو مصادیق اصلی حقوق بشر می باشد. ملیون ها نفر از زنان در ایران که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند گرفتار انواع مختلف خشونت به خاطر جنسیت شان هستند و از تبعیض مضاعف در جامعه رنج می برند. خشونت علیه زنان در ایران با تبعیض نژادی، قومیتی، مذهبی، هویت جنسی، وضعیت اجتماعی، طبقه، سن، شرایط اقتصادی و… ترکیب شده است.



به امید رسیدن به جامعه ایی برابر و عاری از خشونت علیه زنان و دختران ایرانزمین


Tuesday, November 20, 2012



احمدی نژاد در بیرجند با انتقاد از روشنفکران ایرانی و منتقدان خود گفته بود “ اینها شیطان پرستان مدرن اند....برخی قیافه ر...
وشنفکری می گیرند، به اندازه یک بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.”

پاسخ سیمین بهبهانی به احمدی نژاد :

شنیــدم باز هم گوهر فشــاندی
که روشنـــفکر را بزغاله خواندی

ولی ایشــان ز خویشـانت نبـودند
در این خط جمله را بیـجا نشـاندی

سخن گفـتــی ز عدل و داد و آنرا
به نان و آب مجــانی کشــاندی

از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود
هیاهــو شد عجب توتـــی تکانــدی

سخن هایت ز حکمت دفتری بود
چه کفتر ها از این دفتر پراندی

ولیـکن پول نفـت و سفره خلــــق
ز یادت رفت و زان پس لال ماندی

سخن از آسمان و ریسمان بود
دریــغا حرفـی از جنــگل نراندی

چو از بزغاله کردی یاد ای کاش
سلامـی هم به میــمون میرساندی




Sunday, November 18, 2012


Liked · 3 minutes ago 

غش کردن نماینده اندیمشک در هنگام روضه خوانی در مجلس!!!

ای کاش در این مجلس برای غربت مردمم در سرزمینشان کسی اشکی می ریخت و آهی میکشید...

برای عزاداری لازم نیست به 1400 سال قبل برگردی و به ماتم بشینی...کافیه دو کوچه اونورتر رو بالا و پایین کنی تا به حال ملتی زار بزنی که سی و اندی سال است که اسیر و گرفتار دین فروشان متظاهری چون تو شده اند ...

دین شان را که مدتهاست فروختید رفت مالشان را هم دزدیدید و حیف و میل کردید... و حالا هم در خانه ایی که به یمن رانت و زور و چماق و تقلب غصب کرده اید باید هم تیاتر اجرا کنید ...باشد که این تیاترها به مذاق اربابتان خوش آید تا شاید جامه ایی بیشتر برای دریدن نثارتان کند...
 

Wednesday, November 14, 2012


خوب باید قبول کنیم که همه چیمون باید به هم بیاد...از سیاست و اقتصاد گرفته تا فوتبال و ورزش ...نمیشه که اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و حقوق بشریمون افتضاح باشه اما ورزشمون عالی...

وقتی پشت صحنه همه این چیزها ختم میشه به یک گروه و دسته بی لیاقت و بیسواد بیشتر از اینها هم نمیشه انتظار داشت...

تنها کاری که میشه کرد فقط و فقط تأسف خوردنه...


به نام شجاعت ... به نام استقامت و پایداری...

به نام نسرین...

Monday, November 12, 2012


یک خبر خوب : بالاخره بعد از چند ماه نیما و مهراوه فرزندان نسرین ستوده با مادرشان ملاقات حضوری داشتند
به نقل از صفحه فیسبوک رضا خندان همسر نسرین ستوده :

امروز نيما از در زندان كه بيرون آمد اول از همه بوس مامان‌اش را از لپ‌اش كند و چسباند به لپ من.
گفت:
"مامان گفتش كه اين بوس را نگه‌دار، رفتي بيرون بچسبان به لپ بابا"

اينچنين بود كه به دنبال اتفاقاتي كه ديروز افتاد، ديشب از زندان تماس گرفتند و گفتند كه امروز بچه‌ها را براي ملاقات بياوريد.

بچه‌ها براي دقايقي در محلي خارج از سالن ملاقات در حضور ماموران امنيتي دقايقي با مادرشان ملاقات كردند.
صحبت‌هايي كه رد و بدل شده بود همه مربوط به مسائل بچه‌ها بوده است. از درس و مشق تا بازي‌ها و مشغوليت‌هاي آنها.
متاسفانه به هيچكدام از ماها اجازه ندادند همراه بچه‌ها نسرين را ملاقات و يا تا محوطه‌ي زندان آنها را همراهي كنيم تا با خيال راحت از رديف ماموران ورودي زندان عبور كنند.
اعتصاب او همچنان ادامه‌دارد.
حال او را از مهراوه پرسيدم. گفت كه لاغر شده و گاهي وقت‌ها به بهداري مي‌رود، همين ...
و بيش از اين هم از او انتظار نمي‌رود كه دقيقا وضع مادرش را توضيح دهد.





Sunday, November 11, 2012

در زندانهای ما چه خبر است ؟

کشوری که ادعای پایبندی به اخلاقیات و انسانیت و اسلامیتش گوش آسمان را کر کرده است چگونه میشود که زندانهایی که باید مجرمان و بزهکاران در آن اصلاح شوند پذیرای بهترین فرزندان این مرز و بوم هستند؟

پذیرایی که چندان هم خوشایند نیست و هر از گاهی شاهد اتفاقات ناگواری از قبیل تجاوز ...شکنجه ...قتل و...در آن هستیم.

اکبر محمدی...ژیلا بنی یعقوب...زهرا کاظمی ...هدی صابر ...قربانیان جنایت کهریزک : ( محمد کامرانی ، امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و رامین آقازاده قهرمانی ) و ده ها و یا صدها گمنام دیگر که در زندان و در اثر شکنجه و بد رفتاری بازجوها و مسئولین زندان ها جان خود را از دست داده اند..

متأسفانه به این لیست یک نفر دیگر هم اضافه شد ...ستار بهشتی کارگر و وبلاگ نویس منتقد و فعال فیسبوکی که توسط پلیس فتا بازداشت شده بود بر اثر شکنجه شدید در حین بازجویی کشته شد...

سوال اینجاست که چرا ؟ به کدامین گناه ؟در سیستم قضایی ما چه خبر است که حق خواهی در آن مرده است؟ جواب انتقاد آیا مرگ است؟ اقتدار نظامی که دم از آن میزنید آیا با مرگ منتقدین بی دفاع تضمین می شود؟ استقلال نظام قضایی که بازجو در آن هر جنایتی که مرتکب شد و برایش بازخواست نشد که هیچ تشویق هم شد آیا این است؟...

واقعاً کاری جز تأسف خوردن به حال قوه قضاییه ایی که باید مجری عدل و عدالت و حامی مظلوم باشد ولی در عمل رفیق دزد و شریک قافله است نمی توان کرد...

و کلام آخر اینکه چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند...



Saturday, November 10, 2012


پشت پلک هایم / یک سرباز فراری را پناه داده ام

که در جیبش /هوای زاگرس را دارد

و کوله اش پر از لهجه ی شرجی زده ی خلیج است

نمی رقصد / مگر با بندری های خرمشهر زده

نمی خواند / مگر با ترکمن های صحرا نشین

سفر نمی کند مگر به نیت / عشایر

گریه نمی کند / مگر به شوری چشم ِ دریاچه اش

پشت پلک هایم / یک سرباز فراری را پناه داده ام

که با تمام جنوبماهی ها عهد بسته است

در شناسنامه شان / محل تولد

خلــــــــــیج فارس قید شود .....

پشت پلک هایم

یک سرباز فراری را پناه داده ام

که حکم تیرش را داده اند
.

.
سربازی که نقشه ی کشورش را

کودک ِ فرمانده آتش زده بود و میخندید و پدر به رویش نمی آورد و او .....

"هومن شریفی"


Thursday, November 8, 2012



ای کسانی که ایمان آوردید و ایمان کجتان بلای جان انسانهای دیگر شد شما نه به خدا بلکه به شیطان ایمان آورده اید از شما و ایمانتان بیذاریم



Tuesday, November 6, 2012




امروز انتخابات امریکاست...


روزی سرنوشت ساز نه تنها برای امریکاییان بلکه برای ماهایی که کیلومترها دور تر از امریکاییم هم هست...
در یک طرف باراک اوباما رئیس جمهور معتدل و میانه رو افریقایی تبار از حزب دمکرات هست و در طرف دیگر میت رامنی کمی تا قسمتی تندرو از حزب جمهوری خواه...
صرف نظر از فرست سوزی که اوباما در جریان حمایت نکردن از جنبش سبز در اتفاقات بعد از انتخابات سال 88 داشت بشخصه به عنوان کسی که 
مخالف جنگ و خونریزی هستم ایشون رو برای ریاست جمهوری مناسب تر می دونم و براش آرزوی موفقیت میکنم ...

شما انتخاب کدام نامزد انتخابات امریکا رو به نفع مردم ایران می دونید و ازش حمایت میکنید ؟


Sunday, November 4, 2012


برای فرمانروا داشتن صفات خوب چندان مهم نیست !!

مهم این است كه او فن تظاهر به داشتن این صفات خوب را بلد باشد ... 



Tuesday, October 30, 2012

سقوط اخلاقی تا به کجا ؟

از یکی از دوستام که ایران هست و فارغ التحصیل مهندسی کامپیوتر هست پرسیدم که چه میکنی ؟ اوضاع کار چطوره؟ 
گفت بیکارم ...شرکت های دولتی که پارتی می خواد شرکت های خصوصی هم که هر جا رفتم گفتند اول سکس بعد استخدام ...

شو
که شدم تو همون شوک بودم که تو خبرها اومد که سرمربي بسکتبال بانوان صابري تهران که براي جذب اسپانسر به يک شرکت مراجعه کرده بود، با پيشنهاد بي شرمانه‌ي آنها مواجه شد. زهره صابري در این خصوص می گوید:
شرکت‌هايي که براي حمايت مالي از تيم، با آنها صحبت کرده‌ام، مي‌گويند که خانم، شما با ما کمي مهربان‌تر و لطيف‌تر باش و چهارتا مهماني با ما بيا.
صابري اضافه کرد: ما مي‌خواهيم ورزش را در کشور رواج دهيم و جوانان را از فساد دور نگه داريم اما براي اين که يک اسپانسر مالي داشته باشيم که بتوانيم مخارج فوق العاده ضروري تيم را تامين کنيم، با دام‌هاي فساد مواجه مي‌شويم.

واقعاً به کجا چنین شتابان؟



روزی از همین روزها 

روزی نه خیلی دور نه خیلی نزدیک 

عصیان خواهم کرد و رها خواهم ــشـد 

رها خواهم شد از بندها و حصارهایی

که برای من و ما ساخته ایی ...رها خواهم شد

از تزویرها و ریاهایی که در دامان ما ریـخــتـه ایی